تفال به حافظ 2 دی ماه 1400؛ ای که مهجوری عشاق روا می داری

به گزارش وبلاگ هیمالیا، فال گرفتن از آثار ادبی، از باور های کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان می بردند بهره ای از کلام حق دارند رجوع می شد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما به جای مانده است.

تفال به حافظ 2 دی ماه 1400؛ ای که مهجوری عشاق روا می داری

ای که مهجوری عشاق روا می داری

عاشقان را ز بر خویش جدا می داری

تشنه بادیه را هم به زلالی دریاب

به امیدی که در این ره به خدا می داری

دل ببردی و بحل کردمت ای جان لیکن

به از این دار نگاهش که مرا می داری

ساغر ما که حریفان دگر می نوشند

ما تحمل نکنیم ار تو روا می داری

ای مگس حضرت سیمرغ نه جولانگه توست

عرض خود می بری و زحمت ما می داری

تو به تقصیر خود افتادی از این در محروم

از که می نالی و فریاد چرا می داری

حافظ از پادشهان پایه به خدمت طلبند

سعی نابرده چه امید عطا می داری

توضیح لغت: مهجوری: جدایی و دوری و مبتلا شدن به فراق /بِحل کردمت: تو را حلال کردم

تفسیر عرفانی:

ای که برای عشاق خود دوری را جایز می دانی و آنان را از خود دور می نمایی! در مفهوم این شعر می توان گفت، هر آن کس که در صحرای عشق مبتلا می شود، نیازمند جرعه ای از محبت یار است و بدین واسطه، دل را به او می سپرد تا در ماوای او آرام گیرد. در ادامه نیز باید گفت هر کس توان راهیابی به بارگاه معشوق را ندارد، چرا که بر اثر گناهانش، از این درگاه محروم می ماند.

تعبیر غزل:

برای پیروز شدن در هر کاری باید واقعیات موجود در اطرف خود را مد نظر قرار دهی تا بتوانی به راحتی در هر موردی تصمیم گیری کنی، آن گاه است که انسان می تواند با سنجیدن تمام جوانب کار، خود تصمیمی معقول و منطقی و قابل قبول ارائه دهد و به آن جامه عمل بپوشاند.

منبع: فرارو

به "تفال به حافظ 2 دی ماه 1400؛ ای که مهجوری عشاق روا می داری" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "تفال به حافظ 2 دی ماه 1400؛ ای که مهجوری عشاق روا می داری"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید